Philosopher Orod Bozorg

فیلسوف اُرُد بزرگ ، سخنان و جملات قصار و حکیمانه او

Philosopher Orod Bozorg

فیلسوف اُرُد بزرگ ، سخنان و جملات قصار و حکیمانه او

{ بررسی نظریه قاره کهن حکیم ارد بزرگ } دکتر شیوا صولتی 1385


بررسی نظریه قاره کهن حکیم ارد بزرگ

دکتر شیوا صولتی ۱۳۸۵


 

وقتی کپی نظریه را نزد من آوردند ابتدا با دیدن نام قاره کهن کمی بی میل شدم تصور کردم که این مسئله در چهارچوب منافع قاره آسیا و دیدگاهی تکراریست اما هم اکنون که این سطور را می نگارم می دانم از پس آن بدرستی بر نخواهم آمد .
انسانهای نخبه بسیارند آما آفریننده نادر است. آفریننده بوجود آوردنده است نه تجزیه و تحلیلگر …
حکیم ارد بزرگ آفرینشگر سرزمینی است که همه ما در آن بزرگ شده ایم و امروز در تلاشیم راههای بهتر زندگی نمودن در کنار هم را بیاموزیم اما حکیم بزرگ از دورانی سخن می گوید که ما فراموش کرده ایم او همچون یک نوازنده چیره دست ما را به دنیای می برد که در آنجا می توانیم کمال خویشتن را ببینیم حس کنیم و با آن رویایی واقعی بسازیم.
سخنان او در تقسیم بندی مردم جهان بر چهار دسته بسیار بجا و شگفت آور است او به زبانی ساده سخن می گوید.
احساس می کنم باید در مورد او باید بسیار با احتیاط تر سخن گفت چون در هر بُعد از نظریه او صدها مطلب و مفهوم خانه دارد .
وقتی نام ” راه ابریشم ” را می شنویم ابتدا همه فکر می کنیم این راه یک طرفه بوده و کالا از شرق دور بسوی ما حمل می شده است ، نهایت آنکه در ذهنمان این جاده یک طرفه فرض می شود اما او به ما می آموزد که دقیقا این مسئله برخلاف واقعیتهای تاریخی است در واقع این جاده انتشار خرد ورزی ایرانیان به سوی سرزمین های شرقی است .
من در مورد شرق دور بی اطلاع نیستم چند سال از تحصیلات دانشگاهیم را در کوالالومپور گذراندم مردم آنجا کشورهایی قاره کهن را عناصری غریبه با آسیا می دانستند نقشه های آسیایی آنها در غرب به پاکستان و افغانستان ختم می شد . آنها حتی حاضر به پذیرش قدمت و اهمیت جایگاه تاریخی سرزمین ما نبودند آنها به امپراطوری چین می نازیدند که خود در زیر سیطره دانش و فرهنگ ما بوده است اگر نگاهی به نظریات تائو و کنفیسیوس در ۲۵۰۰ سال پیش بنمایید کلیه اجزای آیین میترا(۷۰۰۰ سال پیش ایران )را می ببینید . اقتباس در دهها نمونه دیگر همانند معماری ، ریاضیات و ادبیات بسیار آشکارتر دیده می شود .

چندش آور خواهد بود این همه بیگانگی شرقیان را ببینیم و باز اسرار به ماندن در قالب آسیا را داشته باشیم . آنها که تا همین ۵۰ سال پیش مستعمره بوده اند امروز به منطقه ما بعنوان کشورهای اضافی با مردمی شرور می نگرند .

به نظر من حکیم ارد بزرگ با این دیدگاه توانسته در حساس ترین مقطع تاریخی از تجزیه کشورهای این ناحیه و خرد شدن در فرهنگهای غیر بومی جلوگیری کند چین در قالب پیمان شانگهای و قراردادهای دو جانبه سعی در حضوری بلند مدت در این منطقه را دارد و از سوی دیگر عربها به جان مردم منطقه افتاده اند با القاعده و شبکه الجزیره ، و از سوی دیگر ، اتحادیه اروپا سعی در اختلاف افکنی در منطقه را دارد .

درمان این همه سختی و پلشتی را می توان در این نظریه دید . ایران باید نقش محوری داشته باشد این تنها پیمانی خواهد بود که ما محور اصلی خواهیم بود و اگر ما نباشیم وضع هر روز بدتر از این خواهد شد …


 ماخذ : نظریه قاره کهن


{ بررسی نظریه قاره کهن حکیم ارد بزرگ } دکتر رحمت محمدی 1385


بررسی نظریه قاره کهن حکیم ارد بزرگ

دکتر رحمت محمدی


 http://www.img2link.com/images/30766242560766091549.jpg



از شما بخاطر آنکه مرا را مورد لطف قرار داده و دیدگاه این جانب را در مورد نظریه ” قاره کهن ” استادم عزیزم حکیم ارد بزرگوار خواسته اند سپاس گذارم .

بخاطر آنکه سخن حکیم ارد بزرگ ، بسیار زیبا و مختصر است تلاش می کنم در اندک مطلبی ، به مهمترین ابعاد این نظریه اشاره کنم .

روح نظریه معطوف می شود به اتحاد ملل منطقه .
می دانیم جدای طلبی به شکل گسترده در تمامی کشورهای منطقه ما دیده می شود و متاسفانه عده ای هم در داخل کشور این ساز را سالهاست کوک کرده اند و از هر مجالی استفاده نموده و بر طبل جدایی طلبی می کوبند .

به نظر من این نظریه می تواند یک همگرایی بزرگ در سطح منطقه و همین طور در داخل کشورها ایجاد کند .
به جرات می توان گفت این نظریه برجسته ترین نظر و دیدگاهی است که تا کنون برای مقابله با موج تجزیه طلبی مطرح شده است .

حکیم ارد بزرگ از ریشه ها سخن می گوید ریشه های که هیچ یک از کشورهای منطقه با آن مشکلی ندارند او به زنجیره اتحاد به زیباترین شکل ممکن اشاره می نماید .

او بر ما نهیب می زند مبادا گرفتار امپریالیسم شرقی شویم او از ما می خواهد دست به زانوی خویش بگیریم از ما می خواهد در تعاملی مشترک با کشورهای اطراف حقوق تاریخی خویش در سطح جهان را مطالبه کنیم .
سخن او برای همه این کشورها نوید بخش و در عین حال می تواند کشورهای شرقی و حوزه جنوب خلیج فارس را به موضع گیری وا دارد . غرب چنانچه در طول تاریخ نشان داده بسیار اندک اما با فکر و منطق پیش خواهد آمد و انتظار نمی رود بتواند در کوتاه مدت بر پتانسیلی که به این شکل آزاد می گردد غلبه کند .
پیدایش نظریه قاره کهن باعث ایجاد غرور ملی و جلوگیری از افسردگی جوانان منطقه خواهد شد و خواهد توانست موجب مجد و عظمت کشورمان شود .

این حقیر هم با این نظریه کاملا موافقم.
امیدوارم با تشکیل قاره کهن به عنوان ششمین قاره جهان ، آینده شکوهمندتری در انتظار کشور عزیزمان ایران باشد .

 

ماخذ : نظریه قاره کهن

{ کنکاشی در افکار و آرمانهای حکیم ارد بزرگ } نوشته زهرا کاتب

کنکاشی در افکار و آرمانهای حکیم ارد بزرگ  

زهرا کاتب :



 

آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست »
این سخن از آن مردیست که برای بسیاری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست  .
ارد بزرگ در کتاب «آرمان نامه» مو به مو پرسش ها ، مشکلات و مصیبتهای نسل امروز را پاسخ می گوید .
از ریش سفیدانی می گوید که همانند « سقفی بر خانه نسل امروز » هستند و  اینکه «  زنجیره نسلهایند »و وظایف بسیاری بر دوش دارند .

و از آزادی
که نهایت آرزوی بشر است می گوید : «رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی »
از آزادیخواهان تجلیل می کند و می گوید :« پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است »  آزادی و پرستش میهن را راهی برای پیشرفت ما می داند و می گوید :« میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست »
و هشدار می دهد که :« آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و  وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید  و درد »

ارد بزرگ شجاعانه یک به یک عقایدش را می شکافد و نکته به نکته با مخاطب در میان می گذارد و در مورد میهن اینچنین می گوید :« میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است » او کار را در همین جا رها نمی کند و ختم کلامش بسیار محکم است و می گوید :« آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد »

آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و ستون اندیشه او محسوب می شود اینچنین فکری بر سراسر کتاب آرمان نامه سایه افکنده است .

به خود بر می گردم به گذشته می نگرم به راهی که آمده ایم و آینده که چگونه مسیری خواهد بود و به آرمانهای ملت خویش ، آرمانهایی که برای غرب بسیار سنگین است  و از هم اکنون با جعل اسامی ایرانی و ساختن فیلمهای 300 و اسکندر مقدونی و مواضع ضد ایرانی هویت تاریخی و  فرهنگی ما را هدف قرار داده اند .
دشمنی آنان بیش از آنکه با نظام حاکمیتی ایران باشد دشمنی با هویت ملی و تاریخی ماست . آنها همواره از خروشیدن و برآمدن دوباره این ملت ترس و واهمه داشته اند . ارد بزرگ مستقیما به ما همان سو را نشان می دهد همان جایی که باعث سربلندی کشور ما در طول تاریخ بوده است . او از آرمان خواهی می گوید :« به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست »
و از شرایط امروز و فاصله تا هدف می گوید :« میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم  اندازه نیروی کنونی ماست » و نهیب می زند :« کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست » او می داند جوان و دودمان آهنین ایرانی می تواند و در نهاد خود چنین قدرتی دارد که می گوید :« مردمان توانمند در میان جشن و بزم  نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند  و برای رسیدن به آن در حال پیکارند »
آزادی و عشق به میهن را نهایت این راه می داند و آرمانی والا . آرمانی که نباید گم شود  ، آرمانی که وظیفه همه است و می گوید :« مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم »

ارد بزرگ تجلی تاریخی پر شکوه است در فرگرد سرآمدان کتاب آرمان نامه می گوید :« کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند » اندیشه او همراز داستانهای شاهنامه است و خرد برایش شرط اول است همان خردی که در فرگرد آرمان به آن اشاره می کند و می گوید :« آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند » او فردوسی را راوی یک داستان ساده نمی داند و شاهنامه را بسیار فراتر از حماسه ایی ادبی می داند و می گوید :« ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود »

براستی کدام یک از روشنفکران این سرزمین تا این حد حساب خود را با تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین روشن کرده اند بسیاری از آنها یا دچار تجدد شدند و یا گرفتار سحر کلام و آنچه پنهان ماند مظاهر بسیار روشن و آشکار ملت سرافراز ایران بود .
تنها نام  انسان غیر ایرانی آرمان نامه نام مهاتما گاندیست :« بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود »
در عرصه سیاست جهانی هزاران نام برای گفتن وجود دارد اما ارد از گاندی سخن می گوید و کنش اجتماعی و سیاسی او را یادآور می شود . آرمانی که توانست کشور هفتاد و دو ملت را از دست استعمار پیر نجات بخشد .

حکیم ارد بزرگ اهل فریاد و جدل نیست او می گوید :« پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است » و براستی او یک شکافنده و اندیشمند است کسی که بدنبال خرد است و نه بلواهای سیاسی و ...

او به تاریخ گره خورده است و خود چه جالب می گوید :« آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند »
در طی سالهای گذشته کمترین گفتگو و صحبتی از او با رسانه ها دیده و یا شنیده ایم . شاید اصلا او به رسانه ها آنگونه که عده ایی برایش سینه چاک می دهند نمی نگرد و می گوید :« رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد »
پژواک مردم برای او بسیار مهمتر از آنچه وجود دارد می باشد .
و این همان آزادی است که ارد بزرگ از آن یادها کرده است . آنگاه که توده مردم به شکل های مختلف حرفهای خودشان را بزنند موجب گسترش و رشد آگاهی های یکدیگر در هر زمینه ایی می گردند . پس باید ندای مردم را شنید و مسیر را برای کاستن دردها و مشکلات فراهم نمود .  برای این بزرگمرد ایرانی آرزوی طول عمر و سعادت بیشتر می کنیم .



منابع به ترتیبی که در متن بود :

   *   فرگرد آزادی  -  فرمان نخست
   *   فرگرد ریش سفید - فرمان هشتم
   *   فرگرد ریش سفید - فرمان ششم
   *   فرگرد آزادی  -  فرمان دوم
   *   فرگرد برآزندگان - فرمان سیزدهم
   *   فرگرد میهن - فرمان سیزدهم
   *   فرگرد میهن - فرمان دوازدهم
   *   فرگرد برآزندگان - قرمان هفدهم
   *   فرگرد میهن - فرمان نهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان دهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان شانزدهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان هفدهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان دوم
   *   فرگرد آرمان - فرمان ششم
   *   فرگرد سرآمدان - فرمان دوم
   *   فرگرد آرمان - فرمان هیجدهم
   *   فرگرد سرآمدان - فرمان نخست
   *   فرگرد سرآمدان - فرمان چهارم
   *   فرگرد ریشه ها - فرمان دوم
   *   فرگرد ریشه ها - فرمان پنجم
   *   فرگرد رسانه - فرمان دوم 


ماخذ : سایت تک برگ 


حکیم ارد بزرگ و آسیای مرکزی



ارد بزرگ GREAT OROD

حکیم ارد بزرگ اندیشمند برجسته فارسی زبان است که پیروان بسیاری در میان اهل اندیشه و دانش دارد . در تاجیکستان افکار او را همانند مادر تاجیکستان " گلرخسار صفی آوا "  می دانند و در افغانستان او  و احمدشاه مسعود را یک اندیشه و فکر مشترک می پندارند و دوستی نزدیک آن دو هم بر این باور افزوده است .
در نظریه " قاره کهن" ارد بزرگ ، پافشاری بسیار بر همگونی فرهنگ و تاریخ مشترک بیست کشور حوزه تمدنی ایران باستان می بینیم  . حکیم ارد بزرگ در آنجا از استاد فردوسی یاد می کند . در داستان ایرج ،  فزون خواهی شرق و غرب برای نفوذ در دایره تمدنی ایران دیده  می شود . سلم و تور نماد این دو بخش هستند که برادر خویش ایرج را از پای در می آورند . متاسفانه دخالت های استعمار پیر انگلیس و پرورش افکار غلط باعث شده است که ایران باستان هزار پاره شود . پاکستان تاریخ خویش را از امویان و عباسیان آغاز می کند افغانستان و تاجیکستان هم که نیاز به گفتن ندارد آنسوی ایران در عراق ، سوریه و لبنان ، داستان وخیم تر و غمبارتر است .


صحبت بر روی نظریات حکیم ارد بزرگ به تنهایی درست نیست چون او در درجه اول یک اندیشمند و مصلح اجتماعی است . اندیشه های او به شکل جملات بسیار حکیمانه و خلاصه شده بر سر زبانهاست . کتاب "آرمان نامه" ارد بزرگ امروز پر خواننده ترین کتاب ایران است .
هر چند مردم مشهد او را همشهری خویش می نامند اما در واقع اصالت او و خاندانش از شهر شیروان در شمال خراسان ایران است .
بیشترین دشمنان او در بین پشتون های افغانستان هستند که او و احمدشاه مسعود را از بانیان تغییر نام افغانستان به خراسان می دانند . علی احمد قندهاری از پشتونهای فعال افغان می گوید : نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بیشتر رواج پیدا نموده ، فکر می کنم نباید مانند صنف اولی ها با این فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنیم مقاله و تحریر های بسیاری نوشته شده اما فکر می کنم ریشه این حرفها از فریبخوردگان افکار آدمهایی مانند ارد بزرگ باشند باید سارنوالی و ستره محکمهً افغانستان جلو چنین حرکات ماجرا جویانه را بگیرند. محترمان باور کنید این آدم های مرفوع القلم که حرجی بر آنها هم نیست ، می خواهند قوم ما را نابود کنند این قلم ها به بیراهه میروند افغانستان را می خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند.
علی احمد قندهاری در جایی دیگر با حمله به نوشته ایی از شقایق شاهی " که به دفاع از شخصیت احمدشاه مسعود و ارد بزرگ برخواسته بود " می نویسد : احمدشاه یک جنایتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشین ارد بزرگ هم فکر می کنند قوم افغان بر می گردد به دونیم صدسال پیش و استانی از ایران می گردند .

 

متاسفانه جنگ های داخلی افغانستان موجب رشد افراطی گری قومی گشته و بدین گونه بسیاری از حرمت ها شکسته شده و آزاد مردانی همچون احمدشاه مسعود و ارد بزرگ مورد اهانت های بسیار قرار گرفته اند .
 
اما این تنش ها هیچ گاه نتوانست ارد بزرگ را از خط اصلی فکری خویش منحرف سازد او در نظریه کهکشان بزرگ اندیشه خود  ،نظریه دهکده کوچک جهانی را رد می کند و آن را دست مایه دنیای غرب برای چنگ اندازی بسوی تمدنهای دیگر می داند . جهان غرب با استفاده از نظریه دهکده کوچک جهانی مک لوهان سعی نمود چنین وانمود کند که رهبری این دهکده را بر عهده دارد چون سخت افزار اینترنت و شبکه انتقال داده ها را در اختیار دارد حال آنکه با انتشار داده های فرهنگی ملل پیشرو ، تنها ابزاری شد برای تکثیر افکار بومی کشورهای دیگر .
در بخش پایانی نظریه کهکشان بزرگ اندیشه ، ارد بزرگ می نویسد : ( زمان رستاخیز اندیشه آدمیان فرا رسیده است پس برای پاسداشت داشته های خود باید بیشتر بدانیم ، براین باورم که نخبگان و اندیشمندان سرزمین من ایران می توانند پادشاهان کهکشان اندیشه فردا باشند. این سرزمین سرچشمه و رویشگاه اندیشه فرا است . در این ستیز بزرگ ، آنانی برنده اند که بن و پی استوارتری در دل تاریخ جهان داشته باشند و همچنین نو آوری و زایش همراه توده جوانان شان باشد . و سخن آخر آنکه : سرزمینی که فردوسی بزرگ را در دل تاریخ خویش دارد فرزندان برومند و خردمند برای این آورد و جنگ آسیم کم نخواهد داشت ).


چندی پیش در بخش آرمان نامه ارد بزرگ در پایگاه تاجیکستان برای دوست عزیزم قیوم نوشتم : وقتی از ارد بزرگ گفته می شود در یادم سیمای بانو گلرخسار صفی آوا نقش می گیرد . استادی در ایران و شاعر نامداری در تاجیکستان . یکی در عشق و یاد بدخشان و دوشنبه ، خجند و کولاب دیگری به یاد دماوند و شاهنامه و آرش .  

 

حالا که قیوم شعری زیبا تقدیم ارد بزرگوار نمود من هم شعری از گلرخسار تقدیم آن مرد بزرگ و همه همزبانان گرامیم می نمایم .

! ایران عزیز من
از با ختر و سغد م ، از وُست ام و از زند م ، رُخّـا ن بدخشا نم ، وُلکا ن دما وندم
من هجرم و من وصلم ، من نسخه نی ام ، اصلم
فرهنگ شرر دارم ، خون رگ و پیوندم/ یک ذره ز خورشیدم
یک غنچه ز امیدم/ یک نوده ز ده بیدم
یک حلقه ز دربندم/ از میهن گلنا رم ، از گلخن گلخا رم
ایران عزیز من! ای جان عزیز من
ای میهن سبز مهر، ای شهرگ نبض شعر
ای دور به جان نزدیک، ای نور دل و دیده
ایران عزیز من! ای جان عزیز من
قانون تو انشا کرد، قانون سعا دت را/ جمشید تو بینا کرد، کاخ فرّ ملت را
تیر نظر آرش، در سینه نها ن دارم/ شهنا مه عالم ساز، از فضل کیان دارم
ما را به دل تنگت، ای یار به هم آور، صد بار تو را میرم، یکبار به هم آور
بر گلشن گلخندت ، بر فرق دما وندت/ گلخار نمی زیبد، گلنار به هم آور
...پیوند نیا کا نی ، پیوند دل و جا نی / ایران عزیز من/ ای جا ن عزیزمن
شعر از : بانو گلرخسار صفی آوا (Гулрухсори Сафӣ)

 


نویسنده : منظومه سایت پایگاه تاجیکستان
http://aryou.blogfa.com/post-36.aspx