Philosopher Orod Bozorg
فیلسوف اُرُد بزرگ ، سخنان و جملات قصار و حکیمانه اوPhilosopher Orod Bozorg
فیلسوف اُرُد بزرگ ، سخنان و جملات قصار و حکیمانه اونام اصلی حکیم ارد بزرگ
نام اصلی حکیم ارد بزرگ "مجتبی شرکاء می باشد . در کتاب سرخ آماده است :
اُرُد ، یک ایرانی است ، نام شناسنامه ایی او مجتبی شرکاء می باشد . در شهر مشهد زاده شد ، پدرش محمد تقی شرکاء فرزند بابا ، از شهر شیروان در خراسان شمالی ، او مردی بسیار نیک و مهربان بود تا آخرین زمان زندگی ، دل به کانون گرم خانواده اش داشت . مادر اُرُد ، فاطمه جاهد طبسی از ایل قشقایی شیراز ، او زنی دانش آموخته و دلسوز بود که همه عمر برای رشد فرزندان دلبندش کوشش نمود . اُرُد سه برادر به نام های مرتضی ، مصطفی و مجید دارد و سه خواهر به نام های فروغ ، ملیحه و الهه ، او یک زندگی زناشویی ناموفق داشت این زندگی زناشویی 5 سال به طول انجامید و حاصل آن دختری به نام غزاله است ، غزاله از 4 سالگی با پدر زندگی می کند . ارد دیگر هیچگاه ازدواج ننمود و تمام زمان خود را صرف تربیت فرزند و نوشتن اندیشه هایش کرد . شادی بر لب بام خانه اُرُد ننشست ، اما همواره برای همگان پیک شادی ، دوستی و مهر بوده است ، آنچه او دوست داشت از او گرفته شد پس او ماند و مشتی سخن و دلی هزار پاره . آری اُرُد واژگانی شد به دهان همگان ، آدمیان هزاردستان سخنان او شدند ، او خود در زندان سرد تنهایی و امید برای بالندگی سرزمین مادری ، تا کدام خنجر زهرآگین ، پرنیان تن و واژگان او را بشکافد و به این داستان غم انگیز پایان دهد .
ملیت حکیم ارد بزرگ
ملیت حکیم ارد بزرگ ایرانی است چناچه در کتاب سرخ نیز آورده شده است که حکیم ارد بزرگ در شهر مشهد بدنیا آمده است ، پدر ایشان از شهر شیروان در خراسان شمالی است و مادرشان از ایل قشقایی شیراز می باشند .
در کتاب سرخ حکیم ارد بزرگ ، فرگرد ارد ، سخن 6 آماده است :
اُرُد ، یک ایرانی است ، نام شناسنامه ایی او مجتبی شرکاء می باشد . در شهر مشهد زاده شد ، پدرش محمد تقی شرکاء فرزند بابا ، از شهر شیروان در خراسان شمالی ، او مردی بسیار نیک و مهربان بود تا آخرین زمان زندگی ، دل به کانون گرم خانواده اش داشت . مادر اُرُد ، فاطمه جاهد طبسی از ایل قشقایی شیراز ، او زنی دانش آموخته و دلسوز بود که همه عمر برای رشد فرزندان دلبندش کوشش نمود . اُرُد سه برادر به نام های مرتضی ، مصطفی و مجید دارد و سه خواهر به نام های فروغ ، ملیحه و الهه ، او یک زندگی زناشویی ناموفق داشت این زندگی زناشویی 5 سال به طول انجامید و حاصل آن دختری به نام غزاله است ، غزاله از 4 سالگی با پدر زندگی می کند . ارد دیگر هیچگاه ازدواج ننمود و تمام زمان خود را صرف تربیت فرزند و نوشتن اندیشه هایش کرد . شادی بر لب بام خانه اُرُد ننشست ، اما همواره برای همگان پیک شادی ، دوستی و مهر بوده است ، آنچه او دوست داشت از او گرفته شد پس او ماند و مشتی سخن و دلی هزار پاره . آری اُرُد واژگانی شد به دهان همگان ، آدمیان هزاردستان سخنان او شدند ، او خود در زندان سرد تنهایی و امید برای بالندگی سرزمین مادری ، تا کدام خنجر زهرآگین ، پرنیان تن و واژگان او را بشکافد و به این داستان غم انگیز پایان دهد .
