Philosopher Orod Bozorg

فیلسوف اُرُد بزرگ ، سخنان و جملات قصار و حکیمانه او

Philosopher Orod Bozorg

فیلسوف اُرُد بزرگ ، سخنان و جملات قصار و حکیمانه او

34- فرگرد غم





1. تباهی زندگی ، برآینده کاشتن تخم غم است .  حکیم ارد بزرگ


2. از مردم غمگین ، نمی توان ، امید بهروزی و پیشرفت کشور را داشت .  حکیم ارد بزرگ


3. کار و همچنین کوشش های اجتماعی ، بهترین آرام کننده ، روان های پریشان و غمگین است .  حکیم ارد بزرگ


4. یاران سوگوار خویش را ، تنها نگذاریم ، باید آنان را ، به زندگی دلگرم سازیم .  حکیم ارد بزرگ


5. با بازگویی رخدادهای بد زندگی ، خویش را نیازاریم .  حکیم ارد بزرگ   


6. از دیگران نخواهیم ، رخدادهای اندوهناک گذشته خویش را ، برایمان بازگویند .  حکیم ارد بزرگ


7. اندوه گذشته را نباید خورد ، که بیماری ساده را ، کشنده می کند . حکیم ارد بزرگ


8. غمگین مباشید ، چرا که خوشبختی ، می تواند از درون تلخ ترین روزهای زندگی شما ، زاده شود . حکیم ارد بزرگ


9. آدمهای بزرگ و اندیشمند ، بسیار اشک می ریزند . حکیم ارد بزرگ


10. نواهای غمناک ، بدن و روان آدمی را پژمرده و نابود می کند . حکیم ارد بزرگ


11. از شنیدن آهنگ ها ، داستانها و رویدادهای غم انگیز ، دوری کنیم . حکیم ارد بزرگ


12. غم ، سیاهچال توانایی هاست . حکیم ارد بزرگ


13. کسی که همواره ، ساز ناله اش کوک است ، دمادم زندگی خود و نزدیکانش را ، تلخ و تاریک می کند . حکیم ارد بزرگ


14. برای گرامیداشت یاد رفتگان ، گیاهی بکاریم ، شیرینی ببخشاییم ، با اشک و سوگواری ، راه به جایی نمی بریم . حکیم ارد بزرگ


15. خوشبختی را ، در کاشانه غم پرستان ، جست و جو مکن . حکیم ارد بزرگ


16. تنها بزهکاران ، از دیدن اشک دیگران ، شاد می گردند . حکیم ارد بزرگ


17. نیرنگ ، همراه غم پرستان بیمار است . حکیم ارد بزرگ


18. از آدمیانی که به دنبال غم هستند ، باید هراسید . حکیم ارد بزرگ


19. کسی که دوران شادمانی اش را ، به خاکستر غم و اندوه می کشد ، بیماری بیش نیست . حکیم ارد بزرگ


20. زندگی ، پهنه غم و اندوه نیست ، اندک زمانی است ، برای شادی و بالندگی . حکیم ارد بزرگ

{ کنکاشی در افکار و آرمانهای حکیم ارد بزرگ } نوشته زهرا کاتب

کنکاشی در افکار و آرمانهای حکیم ارد بزرگ  

زهرا کاتب :



 

آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست »
این سخن از آن مردیست که برای بسیاری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست  .
ارد بزرگ در کتاب «آرمان نامه» مو به مو پرسش ها ، مشکلات و مصیبتهای نسل امروز را پاسخ می گوید .
از ریش سفیدانی می گوید که همانند « سقفی بر خانه نسل امروز » هستند و  اینکه «  زنجیره نسلهایند »و وظایف بسیاری بر دوش دارند .

و از آزادی
که نهایت آرزوی بشر است می گوید : «رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی »
از آزادیخواهان تجلیل می کند و می گوید :« پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است »  آزادی و پرستش میهن را راهی برای پیشرفت ما می داند و می گوید :« میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست »
و هشدار می دهد که :« آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و  وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید  و درد »

ارد بزرگ شجاعانه یک به یک عقایدش را می شکافد و نکته به نکته با مخاطب در میان می گذارد و در مورد میهن اینچنین می گوید :« میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است » او کار را در همین جا رها نمی کند و ختم کلامش بسیار محکم است و می گوید :« آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد »

آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و ستون اندیشه او محسوب می شود اینچنین فکری بر سراسر کتاب آرمان نامه سایه افکنده است .

به خود بر می گردم به گذشته می نگرم به راهی که آمده ایم و آینده که چگونه مسیری خواهد بود و به آرمانهای ملت خویش ، آرمانهایی که برای غرب بسیار سنگین است  و از هم اکنون با جعل اسامی ایرانی و ساختن فیلمهای 300 و اسکندر مقدونی و مواضع ضد ایرانی هویت تاریخی و  فرهنگی ما را هدف قرار داده اند .
دشمنی آنان بیش از آنکه با نظام حاکمیتی ایران باشد دشمنی با هویت ملی و تاریخی ماست . آنها همواره از خروشیدن و برآمدن دوباره این ملت ترس و واهمه داشته اند . ارد بزرگ مستقیما به ما همان سو را نشان می دهد همان جایی که باعث سربلندی کشور ما در طول تاریخ بوده است . او از آرمان خواهی می گوید :« به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست »
و از شرایط امروز و فاصله تا هدف می گوید :« میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم  اندازه نیروی کنونی ماست » و نهیب می زند :« کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست » او می داند جوان و دودمان آهنین ایرانی می تواند و در نهاد خود چنین قدرتی دارد که می گوید :« مردمان توانمند در میان جشن و بزم  نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند  و برای رسیدن به آن در حال پیکارند »
آزادی و عشق به میهن را نهایت این راه می داند و آرمانی والا . آرمانی که نباید گم شود  ، آرمانی که وظیفه همه است و می گوید :« مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم »

ارد بزرگ تجلی تاریخی پر شکوه است در فرگرد سرآمدان کتاب آرمان نامه می گوید :« کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند » اندیشه او همراز داستانهای شاهنامه است و خرد برایش شرط اول است همان خردی که در فرگرد آرمان به آن اشاره می کند و می گوید :« آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند » او فردوسی را راوی یک داستان ساده نمی داند و شاهنامه را بسیار فراتر از حماسه ایی ادبی می داند و می گوید :« ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود »

براستی کدام یک از روشنفکران این سرزمین تا این حد حساب خود را با تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین روشن کرده اند بسیاری از آنها یا دچار تجدد شدند و یا گرفتار سحر کلام و آنچه پنهان ماند مظاهر بسیار روشن و آشکار ملت سرافراز ایران بود .
تنها نام  انسان غیر ایرانی آرمان نامه نام مهاتما گاندیست :« بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود »
در عرصه سیاست جهانی هزاران نام برای گفتن وجود دارد اما ارد از گاندی سخن می گوید و کنش اجتماعی و سیاسی او را یادآور می شود . آرمانی که توانست کشور هفتاد و دو ملت را از دست استعمار پیر نجات بخشد .

حکیم ارد بزرگ اهل فریاد و جدل نیست او می گوید :« پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است » و براستی او یک شکافنده و اندیشمند است کسی که بدنبال خرد است و نه بلواهای سیاسی و ...

او به تاریخ گره خورده است و خود چه جالب می گوید :« آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند »
در طی سالهای گذشته کمترین گفتگو و صحبتی از او با رسانه ها دیده و یا شنیده ایم . شاید اصلا او به رسانه ها آنگونه که عده ایی برایش سینه چاک می دهند نمی نگرد و می گوید :« رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد »
پژواک مردم برای او بسیار مهمتر از آنچه وجود دارد می باشد .
و این همان آزادی است که ارد بزرگ از آن یادها کرده است . آنگاه که توده مردم به شکل های مختلف حرفهای خودشان را بزنند موجب گسترش و رشد آگاهی های یکدیگر در هر زمینه ایی می گردند . پس باید ندای مردم را شنید و مسیر را برای کاستن دردها و مشکلات فراهم نمود .  برای این بزرگمرد ایرانی آرزوی طول عمر و سعادت بیشتر می کنیم .



منابع به ترتیبی که در متن بود :

   *   فرگرد آزادی  -  فرمان نخست
   *   فرگرد ریش سفید - فرمان هشتم
   *   فرگرد ریش سفید - فرمان ششم
   *   فرگرد آزادی  -  فرمان دوم
   *   فرگرد برآزندگان - فرمان سیزدهم
   *   فرگرد میهن - فرمان سیزدهم
   *   فرگرد میهن - فرمان دوازدهم
   *   فرگرد برآزندگان - قرمان هفدهم
   *   فرگرد میهن - فرمان نهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان دهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان شانزدهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان هفدهم
   *   فرگرد آرمان - فرمان دوم
   *   فرگرد آرمان - فرمان ششم
   *   فرگرد سرآمدان - فرمان دوم
   *   فرگرد آرمان - فرمان هیجدهم
   *   فرگرد سرآمدان - فرمان نخست
   *   فرگرد سرآمدان - فرمان چهارم
   *   فرگرد ریشه ها - فرمان دوم
   *   فرگرد ریشه ها - فرمان پنجم
   *   فرگرد رسانه - فرمان دوم 


ماخذ : سایت تک برگ 


معرفت شناسی حکمت اردیسم

چکیده مقاله دکتر خاتمی پیرامون "معرفت شناسی حکمت اردیسم" :

برای اینکه حکیم ارد بزرگ  Hakim Orod Bozord را بیشتر بشناسیم و به معرفت شناسی Epistmology دقیقی از جریان اندیشه این متفکر و مصلح اجتماعی برسیم باید به آرمان ، اهداف و اسطوره شناسی اش Myth and Mythology و همچنین بازخورد اندیشه هایش توجه نماییم . باید جریان ، مسیر و کنش آن را در بین مردم و نسل امروز ، واکاوی نموده و رجعت های تاریخی اش را مورد ارزیابی قرار دهیم تا با توجه به آرمانها و خواستگاهش بتوانیم درک درست و بهتری از آنچه در حال رخ دادن و رشد و نمو در قالب حکمت اردیسم Hekmat Orodism است داشته باشیم که این خود در نهایت به شفاف سازی دقیق تری از این حکمت فکری منجر خواهد شد .

اسطوره ها و توتم ها در حکمت اردیسم دارای شاکله محتوایی و پنداری هستند : ( مهربانی ، شادی ، آزادی و میهن ) چهار مکانیزم خوشبختی و آرمان غایی آن محسوب می شوند  . در بازنگری Revisionism این چهار پندار و اسطوره اردیسم به طبیعت انسان دوستانه ای می رسیم که بطن خویش را در پرداختن به صلح و دوستی و همچنین کنش های مثبت زیستی می دهد .

با توجه به سرعت رشد ماشینیزم و انحطاط Decadence روز افزون پندارهای توسعه طلب ، رویش و زایش این حکمت خود بسیار شگرف و قابل توجه است . نگاه کلی در حکمت اردیسم ، روحی اثبات گرایانه و پوزیتیویسم positivism دارد . از این روی با ساختار و نگرش فکری حکیم خیام نیشابوری نزدیکی های فراوانی دارد . اما بیش از آن بر اخلاقیات پای می فشارد ، به گونه ایی که رفته رفته از وادی پند به "ارزشی مهم" نزدیک می شود .

مهربانی در حکمت اردیسم نتیجه احساسات گرایی Sentimentality نیست مهربانی به عنوان پهنه و زیرساخت Base کلی جهان و گیتی محسوب می شود . گردش از درون یک هسته اتم تا بزرگترین اجرام آسمانی همه و همه در حکمت اردیسم بخش هایی از مهربانی گیتی فرض می شود و چرخش و دوار بودن آنها به عنوان ملاطفت و مهر و صلح دوستی تاویل Hermeneutics می گردد . حکیم ارد بزرگ در جمله ی کوتاه نگرش خود را نسبت به جایگاه مهربانی اینگونه مطرح می کند : ( گیتی را در مهربانی می بینم ) . پس مهربانی قله ، آرمان و توتم حکمت اردیسم است . شاید بگویید توتم فرض درستی از مهربانی نیست بدین منظور به جمله دیگری از حکیم اشاره می کنم : ( رستگاری در مهربانی است ) .
در حکمت اردیسم مهربانی نخستین بینش انسانی و تخیل اولیه Primary Imagination فرض شده است که محور اصلی و قوه خلاقه رشد بشری محسوب می شود و برآیندهای آن در آرامش بشری ، توسعه هماهنگی ها و همکاری های جمعی و در نهایت دوستی بازتاب خواهد داشت .

بیراه نخواهد بود اگر بگویم اردیسم روی دیگر سکه مهربانی است جایی که حکیم ارد بزرگ می گوید : (سوگند به مهر که هیچ اندیشه ایی بی آن توان ایستایی ندارد ) . مهر جوهره حکمت اردیسم است ، باز حکیم ارد بزرگ می فرماید : ( بی هیچ چشم داشتی ، همواره مهربان باش ) .
در کتاب سرخ ستایش های پیوسته حکیم ارد بزرگ از مهربانی به ما یادآوری می کند مهربانی شعار ، برچسب و خواستی دور از دسترس نیست .

به تعدادی از جملات ستایش گونه حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ نسبت به اسطوره مهربانی بنگرید :

(( ماندگارترین نوا ، آهنگ مهربانی است .
مهر و مهربانی درخشش باورهای پاک درون آدمیان است .
پاکترین آرزوها ، در سینه مهربانان است .
آدمیان تنها با مهر ، به یکدیگر گره می خورند .
درازای زندگی در بخشندگی و مهربانی است .
آواز مهربانی از هر سنگ نگاره ای ، ماندگار تر است .
مهربانی گرامی ترین خوی آدمیست .
هیچ دری به روی مهربانان بسته نخواهد ماند .
 مهربان باش تا هرگز تنها نشوی .
مهربانان را باید ستایش نمود .
مهربانان دستان نوازشگر آسمانند .
براستی مهربانان ، فرمانروایان گیتی اند .
جهان مهربان است ، به یاد آر بارش باران را ، که تپش زندگی و مهربانیست .
مهربانان ، سرشت آسمانی و پاک خویش را به نمایش گذاشته اند .
جام زندگی را تنها با می ، مهر و دوستی پر کن . ))

تا اینجای بحث دانستیم حکمت اردیسم مهربانی را یک " ارزش مهم" زندگی می داند عده ایی بر این باور هستند که حکمت اردیسم زاینده "رمانتیسم نو" است . آنها به بطن زندگی حکیم ارد بزرگ هم سرک کشیده اند و می گویند : خود او مدت ها درگیر مقوله هنر بوده است و این در بینش رمانتیک او سهمی بسزا داشته است . اما به این دسته از منتقدین باید گفت : حکمت اردیسم دارای توازنی خاص در درون خود است بخش ها وفرگردهای گوناگون آن یکدیگر را به خوبی مهار کرده و مدیریت می کنند . درست است که مهربانی پهنه اصلی گیتی مطرح می شود اما از مباحثی نظیر : خرد ، محیط زیست ، قانون ، سیاست ، عشق ، بستگان و رسانه ... چشم پوشی نشده است . در تمامی 34 فرگرد یا بخش کتاب سرخ شما در پس هر سخنی ، مهرعمیقی را شاهد هستید و از این روست که در آغاز همین بحث نیز از پوزیتیویسم در حکمت اردیسم یاد کردیم .
اردیسم تکرار متجددانه گذشته نیست درگیر سنت Tradition نیز نشده است و به زبان عامی با تکرار تاریخ موافق نیست همه چیز را در صیقل یافتگی روزافزون می بیند و خردورزی را عامل دوری از بدی ها و زشتی ها می شمارد و از آنجایی که پویش را در تمام ابعاد گیتی می بیند دایره مهربانی را هر آن وسیع تر و گسترده تر حس می کند .
یکی از نقدهای رایج بر حکمت اردیسم بحث عدم قطعیت Indeterminacy است می گویند با رشد علوم انسانی و فاخر شدن بسیاری از بخش های آن نمی توان به قطعیت در یک بخش پرداخت حال آنکه مهربانی در حکمت اردیسم به عنوان یک قطعیت پذیرفته شده است و این رجعت به سنت است ! حال آنکه در سنت ما به فربگی مهربانی آنهم به عنوان "ریشه" و "گرانیگاه"  گیتی مواجه نیستیم اگر هم مهربانی در دوره هایی مطرح بوده چیزی جز پوسته رنگ آمیزی شده توسط اندیشه های گوناگون نبوده است .

پس از مهربانی در حکمت اردیسم که عنصر مسلط Dominant است . شادی بیشترین جایگاه را نصیب خود نموده ، حکیم ارد بزرگ می فرماید : (زندگی پیشکشی است برای شاد زیستن) .
شادی در پنداشت حکیم ارد بزرگ رنگ و بوی اخلاقی دارد : (شادی کجاست ؟ جایی که همه ارزشمند هستند) . رقص و پایکوبی در اردیسم بد و پلید نیست پایکوبی بخشی از بازی انسان و گیتی معرفی می شود و موسیقی و پایکوبی ، بازی مویرگ های هوشمند گیتی در درون آدمی پنداشته می شود . حکیم ارد بزرگ خنده را صدا و پژواکی می داند که جهان فلسفه با همه عظمت خود تا کنون نتواننسته به درستی آنرا ترجمه و تفسیر کند .
شادی در حکمت اردیسم در وهم و ایهام Ambiguity نیست حکیم در وصف شادی جملات شگفت انگیزی دارد جملاتی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان علوم انسانی تا کنون بی بدیل بوده اند :

(( اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .
زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن .
جشن های بزرگ ، انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می باشد .
کسی که شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است .
خنده در پس خود ، رازها در سینه دارد .
خنده راستین زیباست و نوای زندگیست . 
شادی بدون داشتن آزادی ، آفریده نمی شود .
آنکه نگاه و سخنش ، لبریز از شادیست ، در دوران سختی نیز ، ماهی های بزرگتری از آب می گیرد .
خوشبخت آدمیست که پیمانه رندگی اش همواره لبریز از شادیست .  ))

شادی و جشن های بزرگ در حکمت اردیسم دلیلی برای رشد و باروری محسوب می شوند حکمت اردیسم شادی در خیال Fancy را به حرکتی همیشگی و عینی مبدل می سازد .شادی خیالی را خطایی عاطفی Affective Fallacy می شمارد و می خواهد شادی را بروز داده و با بازی و هارمونی گیتی همراه شود .
شادی در حکمت اردیسم همچون رهایی از خویشتن Negative Capability است رهایی که مقصود نهایی خویش را نشان نمی دهد اما می تواند پرواز سرشت بشری برای همراهی با ریتم و ضرب آهنگ متناوب گیتی باشد .
رقص آدمی را همچون بازی برگهای درختان و امواج دریا با ریتم باد و دمادم نفس های جاری موجودات و هوای فرح بخش زندگی می داند . جنبش اردیسم درس همراهی آدمی است با سرشت پاک طبیعی خود . جنبش اردیسم انسان را سلطان جابر و چپاولگر گیتی و هستی نمی شمارد و از آدمی می خواهد به جای جنگ با آن، بخشی از شادی و مهربانی کیهان باشد گیتی فراخی که باید ستایش شود و آن را دوست داشت و با نوای آن رقصید ....