چکیده مقاله دکتر خاتمی پیرامون "معرفت شناسی حکمت اردیسم" :
برای
اینکه حکیم ارد بزرگ Hakim Orod Bozord را بیشتر بشناسیم و به معرفت
شناسی Epistmology دقیقی از جریان اندیشه این متفکر و مصلح اجتماعی برسیم
باید به آرمان ، اهداف و اسطوره شناسی اش Myth and Mythology و همچنین
بازخورد اندیشه هایش توجه نماییم . باید جریان ، مسیر و کنش آن را در بین
مردم و نسل امروز ، واکاوی نموده و رجعت های تاریخی اش را مورد ارزیابی
قرار دهیم تا با توجه به آرمانها و خواستگاهش بتوانیم درک درست و بهتری از
آنچه در حال رخ دادن و رشد و نمو در قالب حکمت اردیسم Hekmat Orodism است
داشته باشیم که این خود در نهایت به شفاف سازی دقیق تری از این حکمت فکری
منجر خواهد شد .
اسطوره ها و توتم ها در حکمت
اردیسم دارای شاکله محتوایی و پنداری هستند : ( مهربانی ، شادی ، آزادی و
میهن ) چهار مکانیزم خوشبختی و آرمان غایی آن محسوب می شوند . در بازنگری
Revisionism این چهار پندار و اسطوره اردیسم به طبیعت انسان دوستانه ای می
رسیم که بطن خویش را در پرداختن به صلح و دوستی و همچنین کنش های مثبت
زیستی می دهد .
با توجه به سرعت رشد ماشینیزم و
انحطاط Decadence روز افزون پندارهای توسعه طلب ، رویش و زایش این حکمت خود
بسیار شگرف و قابل توجه است . نگاه کلی در حکمت اردیسم ، روحی اثبات
گرایانه و پوزیتیویسم positivism دارد . از این روی با ساختار و نگرش فکری
حکیم خیام نیشابوری نزدیکی های فراوانی دارد . اما بیش از آن بر اخلاقیات
پای می فشارد ، به گونه ایی که رفته رفته از وادی پند به "ارزشی مهم" نزدیک
می شود .
مهربانی در حکمت اردیسم نتیجه احساسات
گرایی Sentimentality نیست مهربانی به عنوان پهنه و زیرساخت Base کلی جهان و
گیتی محسوب می شود . گردش از درون یک هسته اتم تا بزرگترین اجرام آسمانی
همه و همه در حکمت اردیسم بخش هایی از مهربانی گیتی فرض می شود و چرخش و
دوار بودن آنها به عنوان ملاطفت و مهر و صلح دوستی تاویل Hermeneutics می
گردد . حکیم ارد بزرگ در جمله ی کوتاه نگرش خود را نسبت به جایگاه مهربانی
اینگونه مطرح می کند : ( گیتی را در مهربانی می بینم ) . پس مهربانی قله ،
آرمان و توتم حکمت اردیسم است . شاید بگویید توتم فرض درستی از مهربانی
نیست بدین منظور به جمله دیگری از حکیم اشاره می کنم : ( رستگاری در
مهربانی است ) .
در حکمت اردیسم مهربانی نخستین بینش انسانی و
تخیل اولیه Primary Imagination فرض شده است که محور اصلی و قوه خلاقه رشد
بشری محسوب می شود و برآیندهای آن در آرامش بشری ، توسعه هماهنگی ها و
همکاری های جمعی و در نهایت دوستی بازتاب خواهد داشت .
بیراه
نخواهد بود اگر بگویم اردیسم روی دیگر سکه مهربانی است جایی که حکیم ارد
بزرگ می گوید : (سوگند به مهر که هیچ اندیشه ایی بی آن توان ایستایی ندارد )
. مهر جوهره حکمت اردیسم است ، باز حکیم ارد بزرگ می فرماید : ( بی هیچ
چشم داشتی ، همواره مهربان باش ) .
در کتاب سرخ ستایش های پیوسته حکیم ارد بزرگ از مهربانی به ما یادآوری می کند مهربانی شعار ، برچسب و خواستی دور از دسترس نیست .
به تعدادی از جملات ستایش گونه حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ نسبت به اسطوره مهربانی بنگرید :
(( ماندگارترین نوا ، آهنگ مهربانی است .
مهر و مهربانی درخشش باورهای پاک درون آدمیان است .
پاکترین آرزوها ، در سینه مهربانان است .
آدمیان تنها با مهر ، به یکدیگر گره می خورند .
درازای زندگی در بخشندگی و مهربانی است .
آواز مهربانی از هر سنگ نگاره ای ، ماندگار تر است .
مهربانی گرامی ترین خوی آدمیست .
هیچ دری به روی مهربانان بسته نخواهد ماند .
مهربان باش تا هرگز تنها نشوی .
مهربانان را باید ستایش نمود .
مهربانان دستان نوازشگر آسمانند .
براستی مهربانان ، فرمانروایان گیتی اند .
جهان مهربان است ، به یاد آر بارش باران را ، که تپش زندگی و مهربانیست .
مهربانان ، سرشت آسمانی و پاک خویش را به نمایش گذاشته اند .
جام زندگی را تنها با می ، مهر و دوستی پر کن . ))
تا
اینجای بحث دانستیم حکمت اردیسم مهربانی را یک " ارزش مهم" زندگی می داند
عده ایی بر این باور هستند که حکمت اردیسم زاینده "رمانتیسم نو" است . آنها
به بطن زندگی حکیم ارد بزرگ هم سرک کشیده اند و می گویند : خود او مدت ها
درگیر مقوله هنر بوده است و این در بینش رمانتیک او سهمی بسزا داشته است .
اما به این دسته از منتقدین باید گفت : حکمت اردیسم دارای توازنی خاص در
درون خود است بخش ها وفرگردهای گوناگون آن یکدیگر را به خوبی مهار کرده و
مدیریت می کنند . درست است که مهربانی پهنه اصلی گیتی مطرح می شود اما از
مباحثی نظیر : خرد ، محیط زیست ، قانون ، سیاست ، عشق ، بستگان و رسانه ...
چشم پوشی نشده است . در تمامی 34 فرگرد یا بخش کتاب سرخ شما در پس هر سخنی
، مهرعمیقی را شاهد هستید و از این روست که در آغاز همین بحث نیز از
پوزیتیویسم در حکمت اردیسم یاد کردیم .
اردیسم تکرار متجددانه
گذشته نیست درگیر سنت Tradition نیز نشده است و به زبان عامی با تکرار
تاریخ موافق نیست همه چیز را در صیقل یافتگی روزافزون می بیند و خردورزی را
عامل دوری از بدی ها و زشتی ها می شمارد و از آنجایی که پویش را در تمام
ابعاد گیتی می بیند دایره مهربانی را هر آن وسیع تر و گسترده تر حس می کند .
یکی
از نقدهای رایج بر حکمت اردیسم بحث عدم قطعیت Indeterminacy است می گویند
با رشد علوم انسانی و فاخر شدن بسیاری از بخش های آن نمی توان به قطعیت در
یک بخش پرداخت حال آنکه مهربانی در حکمت اردیسم به عنوان یک قطعیت پذیرفته
شده است و این رجعت به سنت است ! حال آنکه در سنت ما به فربگی مهربانی آنهم
به عنوان "ریشه" و "گرانیگاه" گیتی مواجه نیستیم اگر هم مهربانی در دوره
هایی مطرح بوده چیزی جز پوسته رنگ آمیزی شده توسط اندیشه های گوناگون نبوده
است .
پس از مهربانی در حکمت اردیسم که عنصر
مسلط Dominant است . شادی بیشترین جایگاه را نصیب خود نموده ، حکیم ارد
بزرگ می فرماید : (زندگی پیشکشی است برای شاد زیستن) .
شادی
در پنداشت حکیم ارد بزرگ رنگ و بوی اخلاقی دارد : (شادی کجاست ؟ جایی که
همه ارزشمند هستند) . رقص و پایکوبی در اردیسم بد و پلید نیست پایکوبی بخشی
از بازی انسان و گیتی معرفی می شود و موسیقی و پایکوبی ، بازی مویرگ های
هوشمند گیتی در درون آدمی پنداشته می شود . حکیم ارد بزرگ خنده را صدا و
پژواکی می داند که جهان فلسفه با همه عظمت خود تا کنون نتواننسته به درستی
آنرا ترجمه و تفسیر کند .
شادی در حکمت اردیسم در وهم و ایهام
Ambiguity نیست حکیم در وصف شادی جملات شگفت انگیزی دارد جملاتی که به
اعتقاد بسیاری از کارشناسان علوم انسانی تا کنون بی بدیل بوده اند :
(( اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .
زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن .
جشن های بزرگ ، انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می باشد .
کسی که شادی را پاک می کند ، روان آدمیان را به بند کشیده است .
خنده در پس خود ، رازها در سینه دارد .
خنده راستین زیباست و نوای زندگیست .
شادی بدون داشتن آزادی ، آفریده نمی شود .
آنکه نگاه و سخنش ، لبریز از شادیست ، در دوران سختی نیز ، ماهی های بزرگتری از آب می گیرد .
خوشبخت آدمیست که پیمانه رندگی اش همواره لبریز از شادیست . ))
شادی
و جشن های بزرگ در حکمت اردیسم دلیلی برای رشد و باروری محسوب می شوند
حکمت اردیسم شادی در خیال Fancy را به حرکتی همیشگی و عینی مبدل می سازد
.شادی خیالی را خطایی عاطفی Affective Fallacy می شمارد و می خواهد شادی را
بروز داده و با بازی و هارمونی گیتی همراه شود .
شادی در حکمت
اردیسم همچون رهایی از خویشتن Negative Capability است رهایی که مقصود
نهایی خویش را نشان نمی دهد اما می تواند پرواز سرشت بشری برای همراهی با
ریتم و ضرب آهنگ متناوب گیتی باشد .
رقص آدمی را همچون بازی
برگهای درختان و امواج دریا با ریتم باد و دمادم نفس های جاری موجودات و
هوای فرح بخش زندگی می داند . جنبش اردیسم درس همراهی آدمی است با سرشت پاک
طبیعی خود . جنبش اردیسم انسان را سلطان جابر و چپاولگر گیتی و هستی نمی
شمارد و از آدمی می خواهد به جای جنگ با آن، بخشی از شادی و مهربانی کیهان
باشد گیتی فراخی که باید ستایش شود و آن را دوست داشت و با نوای آن رقصید
....